سید رضا علوی در سال 1325 در قزوین به دنیا آمد . او نو جوانی را با شور شاعری آغاز نمود تا آنکه در سال 40 با تشویق بها الدین خرمشاهی و بعدها با راهنمایی استادش زنده یاد منوچهر آتشی بطور جدی وارد این عرصه می شود . در همین سال هاست که در خلال تحصیل با شهید رجایی آشنا و علاقه مند به فعالیت در زمینه های سیاسی می گردد . این فعالیت تا سال 53 همزمان با آزادی اش از زندان ادامه دارد . در سال های چهل و هشت تا چهل و نه شاهد همکاریش با مجلات تهران مصور ، فردوسی و تماشا هستیم که این فعالیت تا سال 54 ادامه می یابد ، پس از آن علوی بنا به دلایلی به مدت 30 سال از چاپ شعر در مطبوعات خودداری و به دنیای عرفان رو می آورد.سر انجام در سال 83 به پیشنهاد منوچهر آتشی علوی ، در صندوقچه شعرهای نگارش شده در طول این سالیان را می گشاید و همگان و از جمله دو ستداران شعر را به تماشای همنوایی شعرهایش دعوت می کند.درباره او و زندگی اش نیز دو فیلم مستند با نام سرو عرشی و یک قسمت از مجموعه گنجینه مجموعه ای درباره مفاخر شهر قزوین ساخته شده است. سید رضا علوی در حال حاضر بازنشسته و ساکن شهر قزوین می باشد.شعر مبلمان دریایی از دفتر "یک رباعی تا صبح " در مقایسه با گورستان دریایی "پل والری" شاعر بزرگ فرانسه ، نگاهی مدرن تر به پیرامون دارد و زبان به استواری زبان آهنگین پارسی است . جسارت علوی در روی آوردن به شعر سپید نشانه ی آن است که او بیهوده روزگار درازی صبر و تحمل و تامل به خرج نداده است. روزگاری که استاد علوی شعر را در قزوین آغاز کردند زمانی بود که پس از کودتای بیست و هشتم مرداد دوران رکود فرهنگی قزوین به شمار می رفته و هیچ نشانه ای از فعالیت پویای ادبی به چشم نمی خورد و معدود شاعران توانای قزوینی نیز به تهران مهاجرت کرده بودند. ایشان در هفده سالگی به طور جدی نوشتن شعر راشروع کرده و زمانی که شاعر نام آشنای ایران استاد زنده یاد منوچهر آتشی به قزوین منتقل شد و تدریس را آغازنمود، رابطه ی آشنایی جناب علوی با استاد آتشی شکل گرفت و همین امر باعث شد از سال 48 به بعد شعرهای استاد علوی در نشریات کشوری چاپ شود. در سال 53 که علوی توسط ساواک دستگیر شد و به همین علت دو مجموعه شعر ایشان که در آستانه ی چاپ بود به یغما رفت. پس از آزادی از زندان استاد انزوایی آگاهانه را انتخاب کرده و از حضور در جمع های رسمی به شدت پرهیز نمودند اما به طور جدی و دقیق جریان های ادبی روزگار خود را دنبال کرده و به مطالعه می پرداختند و با داشتن پست های مدیریتی هم چنان با شعر زندگی می کردند. نحوه ی سلوک استاد علوی با شعر به خوبی نشان می دهد که اگر کسی با ریاضت و عرق ریزان روحی به گوهر هنر دست یابد و روحش را در این راه صیقل بدهد، زمانه به جستجوی او بر می خیزد. استاد علوی وارستگی های اخلاقی زیادی دارند. ایشان در طی این سال ها به هیچ یک از آلودگی هایی که ممکن است لغزشگاه بسیاری از اهل هنر باشد مبتلا نشدند و با وارستگی کامل در گوشه ای به کار شاعری پرداختند و حتی اجازه ندادند نامشان جایی مطرح شود.