14 آذر 1397
بحث راجع به حقوق شهروندی تابعی است از تحقق مفهوم شهروندی و به رسمیت شناختن آن. به عبارت دیگر وقتی میتوانیم از حقوق شهروندی صحبت کنیم که مفهوم شهروندی را با همه وجوه و مشخصات آن شناخته و به آن اعتقاد داشته باشیم و بسترها و زمینههای تحقق حقوق شهروندی را فراهم نموده باشیم. این خود مستلزم طی یک پروسه و مراحلی است که در قالب آن افراد یک جامعه از حالت اتباع یک جامعه تبدیل به شهروندانی شوند که میتوانند به خوبی حقوق و تکالیف خود را درک نموده و آنها را اعمال نمایند. نکته دیگر اینکه حقوق شهروندی چیزی نیست که از طرف حاکمیت به مردم اعطا شود. حقوق شهروندی در نزد شهروندان واقعی، ثابت و محفوظ است و یکی از ویژگیهایی است که شهروندی با دارا بودن آن شکل میگیرد. حقوق شهروندی را دولت ایجاد نمیکند، بلکه باید آن را رعایت نموده و از آن حمایت کند و حتی آنجا که خود، این حقوق را نقض نموده است، جبران نماید. شاید ما نمیتوانیم از حق برخورداری افراد از تمامیت جسمی و معنوی بحث کنیم، در حالی که حداقل استاندارد رفاه اقتصادی را برای آنها فراهم نکردهایم. متأسفانه ما از حق ازدواج و تشکیل خانواده صحبت کنیم، در حالی که شرایط و زمینههای آن را که برخورداری از حداقل رفاه، معیشت و کار است را فراهم ننمودهایم. بنابراین باید درک نمود که تحقق بخشهایی از حقوق شهروندی بدون توجه به بخشهایی دیگر از آنکه بعضاً نقش زیربنایی دارند، ممکن نیست، غالب حقوق شهروندی تابعی از به رسمیت شناختن، رعایت و حمایت از حقوق اجتماعی مثل تأمین حداقل اقتصاد و معیشت در زندگی شهروندان است.