24 فروردين 1394
در بحث زندگی آنچه مورد بررسی قرار می گیرد "سبک زیستن" است. به همین دلیل مقتضی است قبل از بررسی "سبک زندگی"، خود مفهوم زیستن و هدف زندگی به طور دقیق مشخص شود و سپس در گام بعدی، در خصوص وضعیت زندگی و سبک آن بحث و بررسی انجام شود. در بررسی سبک زندگی اسلامی از دیدگاه مقام معظم رهبری به این پرسش بر میخوریم که "هدف زندگی چیست؟" رفتاراجتماعی و سبک زندگی ، تابع تفسیر ما از زندگی است. هر هدفی که ما برای زندگی تعیین کنیم ، یک سبک زندگی به ما پیشنهاد می کند. بعضی گمان می کنند که این حرفها ساده و پیش پا افتاده است. اما نباید فراموش کرد که هرفردی با واقعیت یا خیالی به زندگی خود معنی می بخشد. صورت زندگی کنونی ما تنها شکل ممکن و بهترین شکل موجود در زندگی نیست . برخی از بخش هایی که امروز آن را جزو ضروریات می دانیم در گذشته ای نه چندان دور اصلا وجود نداشته است و نیز جای برخی بخش ها در زندگی امروز خالی است که بودنش زندگی را بسیار بهتر می کند. نباید فراموش کرد که بودن و نبودن یک بخش در زندگی به عالمی بر می گردد که شخص برای خود ساخته است. به طور خاص در بحث سبک زندگی ایرانی – اسلامی، به تضاد آشکار بین فرهنگ غرب و فرهنگ اسلامی – ایرانی بر می خوریم . در فرهنگ ایرانی – اسلامی زندگی و خوب و بد بودن آن، بر اساس آخرت گرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، پایه گذاری شده است. اما درست در نقطه مقابل آن، فرهنگ غربی است که بر مبنای مکتب لذت گرایی و هدف غایی بودن زندگی دنیوی استوار است. این دو دیدگاه در وضعیت سبک زندگی ، خوب و بد بودن آن و برنامه ریزی برای اصلاح آن تاثیر بسیاری دارد. جهان بینی اسلامی مبتنی بر سه اصل است: اعتقاد به خدای یگانه اعتقاد به معاد و زندگی ابدی در عالم آخرت اعتقاد به مبعث پیامبران توسط خداوند برای هدایت بشری به سوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت این اصول سه گانه در واقع پاسخ هایی است برای اساسی ترین سوالاتی که برای هر انسان آگاهی مطرح می شود. مبدا هستی و پایان زندگی چیست؟ از چه راهی می توان بهترین برنامه زیستن را شناخت؟ تعریفی که مطابق این جهان بینی از زندگی در دنیا ارائه می شود، تعریفی جامع و کامل و مردود کننده ی ادعاها و نگرش موجود در جهان بینی مادی است در جهان بینی الهی ، زندگی دنیوی ابزاری برای نیل به زندگی اخروی است. حضرت علی (ع) در خطبه 133 نهج البلاغه می فرمایند : همانا دنیا آخرین دیدرس انسان کور است و فراتر از آن را نمی بیند. اما شخص بینا و با بصیرت نگاهش را از دنیا فراتر برده و می داند که سرای حقیقی در ورای این دنیا است. پس بینا از دنیا دل بر می کند و کور به آن روی می آورد. شخص با بصیرت ،از آن توشه بر می دارد و فرد کور دل برای آن توشه فراهم می آورد.