اسطوره و نگاه به تاریخ از خلال آن، همواره در جوامع بشری منطقی بوده که در میان عامه ی مردم و در فرهنگ مردمی جریان داشته و اکنون نیز دارد و به گفته ی میرچیا الیاده؛ مردم هماره میل دارند که رویدادهای تاریخی را با توجیهی فرا تاریخی دریابند و به این ترتیب این رویدادها و اشخاص تاریخی بدل به اسطوره می شوند. (Eliade, Mircea, The Myth df the Eternal Return: Cosmos and History). بسیاری از این اسطوره ها در آیین ها و رفتارهای دینی و مذهبی وجود دارد و عرصه ی ادیان همواره یکی از جایگاه های ساخت اسطوره است. برخی از اسطوره های دینی در تمثیل ها و تصویرها و صورت ها، در رفتارهای مذهبی مردم یک جامعه متجلی شده اند و جلوه ی صوری و نمایش گونه ی این اسطوره ها دلیل ماندگاری و نفوذشان تا کنون بوده است. در آیین ها و رفتارهای مذهبی مربوط به دین اسلام و شیعیان، نمودهای بسیاری از آنچه که گفته شد، وجود داشته و دارد. مراسم عزاداری علی الخصوص، در دورهای زمانی خاص خود، بسیاری از این اشکال نمایش گونه را در کشور ما به وجود می آورند که عمیقا ریشه در فرهنگ مردم آن دارد. نخل گردانی( تابوت گردانی)، از مناسکی است که در ایام سوگواری شخصیت های دینی و اسطوره ای، در اکثریت شهرهای ایران به اجرا در می آید و مردم عامه با توجیهات خود درباره ی برگزاری آن، می توانند رهنمون ریشه یابی این منسک و بسیاری مناسک دیگر باشند؛ «فلسفه ی پیدایی چنین صورت های مثالی و شبیه ها و تابوت واره ها در رفتارهای آیینی-عبادی مردم هر جامعه را باید در فرهنگ دینی همان جامعه و در نظام اعتقادی مردم آن در گذشته های دور، و در تاریخ اسطوره ای و فرهنگ های درآمیخته با فرهنگ آن مردم جست و جو کرد.» استاد علی بلوکباشی، در کتابی با همین عنوان؛ «نخل گردانی»، به شناخت و تحلیل ریشه های تاریخی و اسطوره ای این منسک پرداخته است. او درباره ی شیوه های دست یابی به ریشه های این گونه آیین ها می نویسد: «توجیه مردم از این گونه مناسک و آیین ها، توجیهی کلی و بر اساس شنیده ها و گفته هایی است که سینه به سینه از گذشتگان به آیندگان رسیده است. توجیه عامه ی مردم از این رفتار تمثیلی اصولا مبتنی بر منطق عامه و شعور جمعی است و بر مجموعه ای از عقاید کهن و روایات شفاهی استوار است. اما، همین توجیه و استدلال و ارجاع خاستگاه و پیشینه ی تابوت یا شبیه گردانی به رسم های کهن، ما را کم و بیش به دریافت بخشی از واقعیت ها کمک می کند.» رسم «تابوت گردانی» درمیان شیعیان احتمالاً همزمان با تشکیل نخستین تجمعهای شیعی در مجالس سوگ شهیدان دین و راه افتادن دستههای زائر مرقد امیرمؤمنان حضرت علی (ع) و امام حسین(ع) رواج یافت. مطابق مدارکی که به دست آمده «شعاری» یا ساز و برگی مخصوص در میان شیعیان، از اوایل سده پنجم هجری، وجود داشته است که از آن در مراسم سوگواری خود استفاده میکردند. «ابن جوزی» در «المنتظم» در شرح وقایع سال 425ق مینویسد: شیعیان محله کرخ بغداد، به هنگام رفتن به زیارت مزار امیرمؤمنان و سیدالشهدا و دستگاههای آرایه بندی و طلاکاری شدهای به نام «منجنیق» با خود حمل میکردند. منجنیق نخستین و قدیم ترین تابوت واره مذهبی شیعیان مظهری از تابوت یا صندوق گور (ضریح) حضرت علی (ع) و امام حسین(ع) بوده است.. شباهت تقریبی میان منجنیق شیعیان کرخ و نخل امروزی را یک باستان شناس و سیاحتگر فرانسوی، با وضعی از نخل نیشابوریان در چند صد سال بعد تأیید میکند. وی که در نخستین دهه قرن بیستم از ایران دیدن میکرد، با مشاهده نخل اهل نیشابور که در میدان عمومی شهر نیشابور قرار داشت، آن را یک نوع منجنیق وصف میکند و مینویسد: «منجنیق شعار مقدسی است که در روز عاشورا آن را با پارچههای ابریشمی زینت داده و با تشریفات زیادی در محلات میگردانند.» «این منجنیق نقاشی شده و از نوارهای نازکی پوشیده شده بود و در میان آن وسایل روشنایی از قبیل لاله و غیره دیده میشد. آشنایی با تاریخچه آئین نخلگردانی در عاشورا یکی از مراسمهای عزاداری که با وسعت زیادی در نقاط مختلف ایران و با تأثیر از شرایط فرهنگی و اقلیمی خاص آن مناطق، به اجرا درمیآید، مراسم نخل برداری یا نخل گردانی است که با مفهوم تشییع پیکر مقدس سید الشهدا (ع) در روز عاشورا برپا میشود. پیشینیه رسم نخلگردانی در مراسم عزاداری به دورههای پیش از صفویه میرسد. بسیاری از نویسندگان هم رسم نخلبندی و نخلگردانی را از بدعتهای صفویان در ایران دانستهاند. اصولاً نخل به مفهوم درخت خرماست و در اصطلاح عامیانه به هر درخت و درختچهای تزیینی هم نخل گویند. اما در مراسم عزاداری اصطلاح نخل به تابوت وارهای میگویند که آن را بر دوش میکشند .این وسیله اتاقکی چوبی و حجیم و به شکل مکعب مستطیل است که از چوب بستی و با یک کفبندی تشکیل شده است. الواری که در کف به کار میرود، معمولاً یک متر بالاتر از پایه های ستون ها قرار گرفتهاند. دو سر هر یک از تیرها حدود یک متر از ۴ طرف کف دیواره نخل بیرون آمده و در واقع، دستگیره نخل را تشکیل میدهد. شکل ظاهری برخی نخلها جناغی شکل سروی و برخی به صورت یک جناغ قوسی شکل است. البته نخل، شباهتی به درخت خرما ندارد و تا به حال هم نخلی که به شکل درخت خرما ساخته شده باشد، دیده نشده است. معمولاً نخل را در نخستین دهه ماه محرم و اکثر اوقات دو یا سه روز پیش از تاسوعا میبندند. آراستن نخل و بستن آن یک تا چند روز طول می کشد و این زمان بستگی به کوچک و بزرگ بودن نخل و مقدار لوازم و اشیا تزیینی و بویژه نوع آذین بندی آن دارد. جالب است با اصطلاح «بابای نخل» هم آشنا شویم. بابای نخل معمولاً فردی است که برای آذین بندی نخل و بستن آن بسیارآزموده و با مهارت است و همان کسی است که در آخر مراسم، تمام زیورآلات و تزیینات نخل را در صندوقچه یا بقچه ای نزد خود تا سال آینده نگاهداری میکند. در بسیاری از روستاها کار نخل آرایی و نگهداری و مراقبت از اشیای تزیینی نخل، به یک خانواده معین اختصاص دارد .از قدیم الایام در آیین نخل داری و نخل گردانی، نوعی تقسیم کار و نقش و وظیفه و حقوق اجتماعی برای خاندان قدیمی محله های شه و یا ده برقرار بوده است. مردم هم بر طبق سنتهای پدران و نیاکان خود، وظایف مربوط به نخل بندی و نخل گردانی در هر محل را مختص خانواده های مشخصی میدانستند. از مقام و منزلت بابای نخل هم که برایتان گفته شد . روز عاشورا نخل سیاه پوش آذین بسته را بلند میکنند، با آداب خاصی می گردانند و همراه با دسته های سینه زن و زنجیرزن به گذرگاه های محله میبرند. گاهی هم ب زیارتگاه یا امامزاده محله یا به محل مجلس عزاداری و روضه خوانی یا به درخانه های روحانی بزرگ یا شهر یا ده حمل می کنند. بعضی نخلها بسیار بزرگ و سنگین هستند که دهها مرد تنومند و قوی هیکل هم ممکن است بسختی آن را بر شانههای خود حمل کنند. هر دسته، راهنمایی دارد که در گذرگاه های ویژه به حاملان نخل فرمان ایست می دهد تا نوحه خوانی و استراحت کرده و احتمالاً نخل کش را هم تعویض نمایند. حتماً دیده اید که برای بلند کردن نخل، مردان جوان و تنومند به زیر نخل میروند و دستگیرههای چهار جانب آن را میگیرند و«یا حسین» گویان آن را بلند می کنند و دستگیرهها را روی بالشتکهای پارچهای که بر سر شانه های خود قرار داده اند، میگذارند . تعداد نخل کشان هم بستگی به بزرگی و سنگین نخل دارد. غروب عاشورا و پس از آیین شام غریبان، نخل را به جایگاه خود در حسینیه یا میدان بازمیگردانند. بابای نخل اشیا و زیورهای نفیس و گرانبهای نخل را باز میکند و در صندوقی قرار داده و به خانه خود می برد و تا محرم سال بعد ، از آنها مراقبت میکند. یزدیها در قدیم دو نخل بسیار بزرگ داشتند که یکی از آنها را در میدان میرچخماق و نخل دیگر را در میدان مجاهدین نگهداری میکردند. هر سال در روز پنجم ماه محرم، آذین بندی نخل را آغاز و این کار را در شب عاشورا به پایان میبردند. مردم هم روز عاشورا دسته دسته برای تماشای نخل و هم گرداندن آن به این دو میدان میرفتند . نخل کشان یک سردسته داشتند که به هنگام بلند کردن نخل، خبردار میگفت، جوانان نخل را برداشته و بر دوش خود قرار داده و آن را حرکت میدادند. آداب عزاداری محرم از جم پدیده های فرهنگی است که با حفظ عناصر اصول خلاقیتهای اجتماعی، فرهنگی و اقلیمی جوامع مختلف آراسته شده و اگر چه دارای مضامین واحدی است اما به تبع حوزه های فرهنگی با نمودهای مختلفی دیده میشود.