14 اسفند 1397
کوسه کوسه نوعی آیین نمایشی شبانی است که بر طبق تحقیقات انجام شده رد آن تا دوران میترایی مشخص شده است اما برخی از صاحبنظران ریشه های آن را به قبل از دوران میترایی نیز بر می گردانند کوسه کوسه در بین کردهای ایرانی نزدیک به چله زمستان برگزار می شود هر چند در ایام عید نوروز و نیز در عروسی ها هم به صورت نمادین و بیشتر جهت ایجاد فضای شاد و مفرح آن را اجرا می کننددر گذشته اهالی یک روستا که دامدار بودند نسبت به تعداد دامهایشان، چوبانهای متعددی می گرفتند. در برخی از روستاها تا 4 چوپان هم همزمان مشغول گله داری بوده اند. قراردادی که اهالی روستا با این چوپانها داشتند مربوط به فصل گرما بود یعنی تقریبا 6 ماه سال را شامل می شد. چوپان یک نفر را به انتخاب خود به عنوان «دووا شووان» انتخاب می کرد که همراهش می رفت تا کمکش می کرد و نیز یک نفر دیگر به نام «نوره چی» که هر روز به نوبت یکی از جوان های روستا بودند، همراهشان می رفت. در زمستان، چوپان های روستا طی مراسم کوسه کوسه ، مقدار قابل توجهی خوار و بار از اهالی می گیرند که خود به نوعی دستمزد زمستانه ی چوپان است و کمکی برای امرار معاش در فصل بیکاری شان. مراسم کوسه کوسه به این نحو انجام می گیرد که مثلاً در روستایی که چهار چوپان داشت هر روز به یکی اختصاص داده می شد. «دووا شووان» یکی از چوپان ها اعلام می کرد که امروز عصر فلان چوپان برای کوسه کوسه می آید، اهالی هم اقلامی از قبیل بوریش (ریزه بلغور)، شه له م (شلغم)، دووینه (ترخینه)، قاورمه (قرمه)، ڕۆن (روغن)، نفت و ... را آماده می کردند که به کوسه بدهند. هم چنان که گفته شد در روستاهایی که دام زیاد داشتند و به طبع آن بایستی چند چوپان می گرفتند، در مراسم کوسه، همه ی چوپانها و «دووا شوان» ها حاضر می شدند. چوپانی که نوبتش بود به عنوان کوسه نقش اجرا می کرد و «دووا شوان» نیز به عنوان وەوی، سه نفر چوپان دیگر و نیز سه نفر دووا شوان به کمک کوسه می آمدند تا یاری اش کنند. به این معنی که هر کدام مسئول جمع آوری چیزی می شد: یکی ترخینه را جمع می کرد، یکی در کیسه اش فقط گندم می ریخت و به همین ترتیب مابقی اقلام. لازم به ذکر است که نوبت کوسه شدن هر کدام از شوان ها می شد فقط به درب منازلی که دام آنها را به چرا می برد می رفت. این روال برای تمام چوپان ها برقرار بود. نکته ی جالب در مراسم کوسه کوسه شیوه لباس پوشیدن کوسه است. بایستی هیئت و شمایل کوسه ترسناک باشد. در گذشته در روستاها با وسایلی که دم دست بودند به کوسه قیافه ای ترسناک می دادند. کوسه در ابتدا تا آنجایی که مقدور بود لباس به تن می کرد تا گنده و نامتناسب شود. اگر شاخ بز در دسترس بود برایش شاخ می گذاشتند و اگر نبود با بستن جارو در دو طرف سرش شاخ درست می کردند. در برخی مناطق شاخه های جارو را دور سر می بستند. همچنین با پشم گوسفند و بز (خوری ) برایش ریش و سبیل درست می کردند. صورتش را با زغال و و آرد سیاه و سفید می نمودند و چند شلوار کوردی می پوشید. کوسه پووزوانه (ساق پیچ) به پا می کرد و گونی پاره یا جوراب پشمی محلی بر روی کفش هایش می پوشید تا بزرگتر و درازتر جلوه کند. در کل هیئتی ترسناک پیدا می کرد. دووا شوانه» یا یکی دیگر از مردها نقش زن کوسه را بازی می کرد. به این ترتیب که لباس زنانه کردی می پوشید و روسری و بزک می کرد. زن کوسه یا عروس کوسه یک سوزن هم در دست داشت که برای شوخی و خنده گه گاهی به مردم می زد. کوسه و گروهش که تعداد قابل توجهی از مردم و مخصوصاً بچه ها دنبالش راه افتاده بودند به در خانه های مردم می رفت. چون هیئت کوسه ترسناک شده بود و ممکن بود بچه های کوچک داخل خانه بترسند، قبل از ورود کوسه یکی از «دووا شوانه» ها می رفت و و آمدن کوسه را اعلام می کرد و به بچه ها می گفت که نترسند.